این مسئله در شهرستانها نمود بیشتری پیدا میکند و سبب شده که بسیاری از صاحبانش، به قصد فروش آن عازم پایتخت شوند. به همین دلیل هم هست که تعداد Gen2 ها در تهران، نسبت به سالهای قبل بیشتر شده است.
در مجموع میتوان گفت که این خودرو نتوانسته است انتظار مشتریان را آنگونه که باید و شاید رفع کند و در بسیاری از موارد در جایگاهی پایینتر از سایر هم سطحان خود قرار میگیرد. هرچند که سوار شدن به خودرویی این چنینی با صرف هزینهای حدود 40 میلیون تومان، تنها با خرید خودروهای چینی ممکن است. ولی با توجه به توقف تولید آن و مشکلاتی ریز و درشتی که با آن دست و پنجه نرم میکند، نمیتوان ارزش خرید بالایی را برای آن قائل شد.
از چیدمان که بگذریم، با مسائلی روبرو میشویم که برای چنین خودروی دور از انتظار است. من جمله آنها میتوان به دید عقب نامناسب راننده و استایل نه چندان منطقی آینههای بغل آن اشاره کرد که تاثیر زیادی بر تسلط راکب آن دارد. جنس پلاستیک خشک به کار رفته در طراحی داخلی آن نیز چندان مرغوب به نظر نمیرسد و برای خودروی با این رنج قیمتی مغقول نیست. در مورد راحتی سرنشینان نیز همانطور که در ابتدای مطلب بدان اشاره کردیم، چندان مناسب خانوادهها نیست و با فضای تنگ خود؛ مخصوصا در عقب، خستگی را بر تن سرنشینان آن مینشاند.
سیستم محرکه
کمپانی پروتون تمام توان خود را به کار بسته بود تا خودروی تمام اسپرت را به نمایش بگذارد و شکی نیست که در این امر موفق شده است؛ چراکه ظاهر اسپرت این خودرو به همان جا ختم نشده و به داخل کابین آن نیز راه یافته است. صندلیهای بلند مسابقهای، فرمان سه شاخه و چیدمان متفاوت دکمههای تهویه مطبوع آن گواهی بر مدعای ماست. علاوه بر آن با ساعت آنالوگی نیز بر روی سینه ماشین روبرو هستیم که سعی دارد، حس لوکس بودن را به این اسپرت اقتصادی اضافه کند. ولی تفاوت آن با انواع متفاوتش بر روی خودروهای لوکس، چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد.
این خودرو در هنگام عرضه، رقبای سرسختی چون رنو مگان و زانتیا سیتروئن را پیش روی خود میدید ولی آنقدرها هم دست خالی به میدان نیامده بود و به نظر میرسید که موفق به کسب جایگاهی مناسب در بازار شود و خاطره تلخ ویرا را از یاد زاگرس خودرو ببرد! ولی شرایط به گونهای دیگر رقم خورد و به شکستی همه جانبه منجر شد!
طراحی ظاهری
خودروی پروتون Gen2 برای نخستین بار توسط نماینده انحصاری آن یعنی زاگرس خودرو در ایران عرضه شد. ظاهر زیبای این خودرو در کنار مشخصات فنی فوقالعاده و قیمتی منطقی، خبر از موفقیتی چشمگیر میداد و لرزه بر جان سایر خودروسازان داخلی انداخته بود.
البته این همه ماجرا نیست و با افتضاحی تمام عیار در انواع گیربکس اتوماتیک این خودرو روبرو هستیم؛ چراکه این گیربکس 4 سرعته قدیمی، حتی یارای رقابت با خودرویی چون پژو 405 را نیز ندارد و در سرعت و شتاب، قافیه را به آن میبازد. مشکلات فنی این گیربکس نیز که دیگر بر کسی پوشیده نیست و نیازش به سرویس گاه و بیگاه، داد صاحبانش را در آورده است.
سایر امکانات
در نگاه اول با لیفت بکی روبرو هستیم که چندان برای خانوادهها مناسب نیست و قشر جوان را هدف قرار داده است. طراحی چراغها، جلوپنجره مشبک، فرم سپرها و آیرودینامیک خاص آن، این خودرو را به یکی از بهترین گزینهها برای جوانان تبدیل میکند. مخصوصا زمانی بحث ویراژ دادن در اتوبانهای شلوغ شهری مثل تهران در میان باشد، این خودرو کاملا بی رقیب به نظر میرسد و یکی از ایدهآلترین هاست. بنابرین هرگونه خردهای بر ظاهر دلفریب این خودرو، چیزی جز یک کج سلیقگی به شمار نمیآید!
طراحی داخلی
در زیر کاپوت این ظاهر سرکش چیزی جز یک موتور 1.6 لیتری به چشم نمیخورد. موتوری با حداکثر توان خروجی 110 اسب بخار که 148 نیوتون متر گشتاور را در اختیار راکب خود میگذارد و عاشقان سرعت را از خود ناامید میکند. هرچند که این توان در مقایسه با وزن 1.2 تنی و گیربکس 5 سرعته Gen2 چندان هم بد به نظر نمیرسد و توان رقابت با هم کیشان خود را دارد البته این به معنای برتری بی قید و شرط این خودرو نیست و قطعا چیزی جز گرد پای خودروهایی چون مگان نصیبش نمیشود.
آپشنهای ارائه شده برای این خودرو، نیاز صاحبان آن را در سالها قبل تامین میکرده است. ولی امروزه و مخصوصا با توجه به خودروهای چینی موجود، این امکانات تاحدودی ناکافی به نظر میرسند. من جمله این آپشنها میتوان به شیشهها و آینههای برقی در کنار سیستم ترمز ضدقفل ABS و توزیع الکترونیکی نیرو ترمز EBD اشاره کرد که دیگر چندان بدیع به نظر نمیرسند. دو کیسه هوا نیز برای سرنشینان جلو در نظر گرفته شده است که پس از تصادف و بازشدنش هزینهای حدود 700 هزارتومان را برای شارژ مجددش میطلبد. کمربندهای ایمنی نیز از این قاعده مستثی نیستند و پس از هر تصادف شدید نیاز به تعویض دارند که آن هم هزینه خاص خود را دارد.
مصرف سوخت و استهلاک پروتون Gen2
و اما Gen2! این لیفت بک شرقی که در ابتدای حضورش در خیابانها چشمها را به خود خیره کرد و به نظر میرسید که طالع بلندی داشته باشد. ولی همیشه همه چیز آنطور که به نظر میرسد پیش نمیرود و شرایط حاکم وضعیت دیگری را رقم میزنند.
سوای تمامی مزایا و معایب Gen2، مصرف سوخت آن بسیار بیش از انتظار است و به جزئت میتوان گفت که با سوزاندن 11/5 لیتر در شهر، چیزی از خودروهای کاربراتوری دهه 60 میلادی کم ندارد! هرچند که شاید این مسئله ناشی از اقلیم خشک ایران باشد؛ چراکه در استانهای شمالی و جنوبی کشور، شاهد عملکرد بهتری از این شرقی اقتصادی هستیم. ولی از هرچه هم بگذریم، توجیهی برای استهلاک بالای قطعاتی مصرفی آن وجود ندارد. به طوری که تمامی قطعات پلاستیکی Gen2، به سرعت مستهلک میشوند و نیاز به تعویض دارند. کمبود قطعات یدکی و قیمت بالای آنها، یکی دیگر از مهمترین مسائلی است که صاحبانش را خون به جگر کرده است.